برای مشاوره با ما در ارتباط باشید

02166968003

مقدمه‌ ای بر روانشناسی مثبت

در روانشناسی مثبت خصوصیات مثبت و عملکرد صحیح انسان‌ها را مورد مطالعه قرار می‌ دهیم و بر روی مواردی تمرکز می‌کنیم که کمک می‌کنند زندگی ارزش زیستن داشته باشد. علم روانشناسی برای سالیان متمادی بر روی آسیب‌ شناسی بیماری‌ ها و دردهای ناشی از آن‌ها تمرکز داشته و هدفش درمان این بیماری‌ها بوده، بی‌آن که به جنبه‌های مثبت روان انسان توجه چندانی نشان دهد.

انواع کوچینگ درست در نقطه مقابل این سبک سنتی و مرسوم روانشناسی قرار دارد و معتقد است انسان‌ها (مراجعین) پتانسیل‌های لازم برای رسیدن به راهکار و مقابله با چالش‌ها را درون خود دارند. دیدگاه جالب توجهی است اما پژوهش‌ها، تئوری‌ها و منابع غنی و کافی برای تأیید این فرضیه وجود ندارد.

هر چه بیشتر با گستره تئوری‌ ها و پژوهش‌ های صورت گرفته در روانشناسی مثبت آشنا شوید، بیشتر به همبستگی و پیوند محکم میان تکنیک‌ ها و ابزارهای کوچینگ و روانشناسی مثبت پی می‌برید. روانشناسی مثبت در بسیاری زمینه‌ها پایه و اساس لازم را برای کوچینگ و فعالیت‌هایش فراهم می‌کند.

تنها یک دهه از عمر علم روانشناسی مثبت می‌گذرد. اما نمی‌توان مطالعات صورت گرفته در روانشناسی مثبت را تازه و جدید دانست، چرا که این علم در فلسفه باستانی و جنبش‌های مدرن انسانی ریشه دارد.

در دوره‌ای که مارتین سلیگمن ریاست انجمن روانشناسی آمریکا را به عهده داشت (سال 1998)، به همراه سایر رهبران این انجمن تصمیم گرفتند رشته جدیدی از روانشناسی را ابداع کنند و بر افزایش هر چه بیشتر تئوری‌ها و پژوهش‌ های صورت گرفته در این رشته تأکید داشتند.

از چهره‌ های مشهور این گروه از روانشناسان می‌توان به ادوارد داینر و میهالی سیزنتمیهالی اشاره داشت. اینها نخستین کسانی بودند که دریافتند سبک‌های قدیمی روانشناسی بیش از حد کوته بین و محدودکننده بوده‌اند… و هیچ تلاشی برای کشف دانش بنیاد نحوه بهبود بخشیدن سلامت و عملکرد انسان‌ها و راه‌هایی برای بهتر شدن زندگی افراد سالم صورت نگرفته است.

تفاوت مثبت‌ اندیشی با روانشناسی مثبت

مثبت‌ اندیشی یا مثبت‌نگری مبحثی است که حدود یک قرن قدمت دارد ولی با ظهور کتاب بیاندیشید و ثروتمند شوید کمی پررنگ‌تر خودش را نشان داد. کتاب راز هم یکی دیگر از کتاب‌های پرفروش در زمینه مثبت‌اندیشی است.

نظریه روانشناسی مثبت اواسط دهه نود میلادی مطرح شد و اصلی‌ترین مقاله‌ای که معمولاً به آن ارجاع داده می‌شود سرمقاله چیک سنت میهایی و مارتین سلیگمن است که در سال 2000 میلادی در نشریه American Psychologist منتشر شد. بنابراین روانشناسی مثبت حداقل در (حالت ساختار یافته آن) از مثبت‌اندیشی و مثبت‌نگری به مراتب جوان‌تر است.

روانشناسی مثبت بر روش‌های علمی تأکید دارد و قابل اثبات است در حالی که مثبت‌اندیشی و مثبت‌نگری (با وجود اثربخشی و شواهد عینی) هیچ گزاره علمی جهت اثبات آن استخراج نشده است.

دانلود فایل مقاله pdf

دکتر مارتین سلیگمن در مورد روانشناسی مثبت و علت اهمیت فوق‌ العاده آن چنین می‌ گوید: رشته روانشناسی مثبت رسماً در ژانویه سال 2000 به عنوان یکی از مباحث تخصصی روانشناسی آمریکا معرفی شد. مارتین سلیگمن، بنیان‌گذار روانشناسی مثبت و همکارش میهالی سیزنتمیهالی معتقدند روانشناسی قدیمی و سنتی “نیمه پخته” است.

رسالت اصلی روانشناسی، درمان کردن بیماری‌ها و در عین حال کمک به بهتر شدن زندگی افراد عادی و پرورش دادن نبوغ است. این در حالی است که روانشناسی در 100 سال گذشته فقط به درمان کردن بیماری‌های روانی پرداخته و برای بهتر‌شدن زندگی انسان‌ها کاری انجام نداده است.

در سال 2000 مارتین سلیگمن و اعضای تیمش به این نتیجه رسیدند که زمانش رسیده تا نیمه دیگر علم روانشناسی را بپزند، بر روی تجربه‌ها و ویژگی‌های مثبت کار کنند و این بخش از علم روانشناسی را به اندازه همان بخشی که به مطالعه تجربیات و ویژگی‌های منفی انسان پرداخته، غنی و پربار کنند.

درباره بنیان‌ گذار روانشناسی مثبت

مارتین ای.پی. “مارتی” سلیگمن (Martin E. P. “Marty” Seligman) متولد ۱۲ اوت ۱۹۴۲ روانشناس آمریکایی، استاد دانشگاه و نویسنده کتاب‌ های خودیاری است. او همچنین سابقه ریاست انجمن روانشناسان امریکا را دارد و نظریه او با نام درماندگی آموخته‌ شده به‌طور گسترده‌ای میان دانشمندان و روانشناسان بالینی مطرح است.


روانشناسی مثبت از دیدگاه علم روانشناسی

روانشناسی مثبت مطالعه شرایط و فرآیندهایی است که در پیشرفت و موفقیت افراد، مؤسسات و گروه‌ها و بهبود عملکرد سازمان‌ ها سهم دارد. روانشاسی مثبت مانند روانشناسی سنتی عمل نمی‌ کند و روانشناسی را به برررسی بیماری‌ ها و ضعف‌ ها و آسیب‌ شناسی و ازین قبیل محدود نمی‌داند بلکه بر نقاط قوت و صفات مثبت فرد تمرکز دارد.

مارتین سلیگمن و چیک سنت میهالی روانشناسی مثبت را چنین معرفی کرده‌اند؛

  • تجربیات و حالات شهودی مثبت (در زمان گذشته، حال و آینده)
  • ویژگی‌های فردی مثبت؛ شناسایی و به کار‌گیری نقاط قوت و توانمندی‌ها
  • ویژگی‌های مثبت سازمان‌ها و مؤسسات

مارتین سلیگمن همینطور در مقدمه دایره المعارف روانشناسی خود می‌نویسد:
روانشناسی مثبت مسیر تحول در روانشناسی را تسریع می‌کند و این هدف اصلی روانشناسی مثبت است.

شلی گابل و جاناتان هیدت (مؤلف کتاب بسیار معروف فرضیه شادی) برای روانشناسی مثبت تعریف دیگری ارائه دادند؛
در این تعریف هیدت نحوه بکارگیری روانشناسی مثبت را به ما گوشزد می‌کند. به عنوان مثال چگونه می‌توان با اصرار و پافشاری بر روی احساسات مثبت یا نقاط متفاوت خلق کرد تا بستر لازم برای موفقیت و پیشرفت افراد فراهم شود.

ما به عنوان کوچ، رهبر، معلم، پدر و مادر یا همسر چگونه می‌توانیم شرایط را به گونه‌ای خلق کنیم که در بهینه‌سازی عملکرد دیگران و موفقیت آن‌ها سهم داشته باشیم؟ اصول روانشناسی مثبت به ما، تیم‌ها و سازمان‌ها کمک می‌کند تا چنین فضا و محیطی را مهیا کنیم.

خانم ایلونا بونیول، مؤسس اتحادیه روانشناسی مثبت در اروپا، در جلسه معارفه خود توضیحات مختصر و مفیدی درباره روانشناسی مثبت ارائه داد و از تحول عظیمی سخن گفت که قرار است در پایه و اساس روانشناسی ایجاد کند.

روانشناسی مثبت گرا چیست

تاریخچه پیدایش روانشناسی مثبت

برای اطلاعات بیشتر در مورد مزایا کوچ سازمانی مقاله ” کوچینگ سازمانی ” را مطالعه کنید.

روانشناسی مثبت چگونه شکل گرفت؟

این ایده زمانی شکل گرفت که مارتین سلیگمن به ریاست انجمن روانشناسی آمریکا انتخاب شد. در آن هنگام مارتین به خاطر هدف‌گرا و در عین حال بدبین بودن میان دوست و آشنا شهرت داشت. یک روز به اتفاق دختر 5 ساله‌اش، نیکی، مشغول هرس کردن علف‌های هرز باغچه خانه بود، از دیدگاه مارتین کار می‌بایست خیلی سریع و به بهترین شکل ممکن انجام می‌شد اما نیکی که به گمان خود داشت به پدرش کمک می‌کرد، با به هوا پرت کردن علف‌های هرز کار او را سخت‌تر می‌کرد.

مارتین بر سر او فریاد کشید تا از این کار دست بکشد اما چنین پاسخ شنید، وقتی 5 سالم شد از من خواستید از غر زدن و ناله کردن دست بردارم، من هم سخت تلاش کردم تا دیگر یک بچه غرغرو نباشم، اگر من می‌توانم این کار را انجام دهم، شما هم حتماً می‌توانید.

توصیه میکنم مقاله مفهوم تاب آوری رو از دست ندهید!

مارتین فهمید دخترش کاملاً حق دارد. از حیث سلامت روان در وضعیت کاملاً نرمالی به سر می‌برد اما در زندگی عادت داشت فقط نیمه خالی لیوان را ببیند. در اینجا بود که به نیمه پخته بودن علم روانشناسی پی برد، چرا که این علم فقط به درست‌کردن رفتارهای اشتباه انسان و بیماری‌های روانی می‌پردازد. در حالی که می‌بایست به انسان‌ها کمک کند تا بهترین ویژگی‌ها و نقاط قوت خود را پیدا کرده و با استفاده از این توانمندی‌ها عملکرد خود را در تمامی حوزه‌های زندگی بهبود بخشند…

خوب بعدش چه؟ مطالعه جنبه‌های شاد و مثبت زندگی ایده بسیار خوبی است اما چطور می‌توان آن را به کار بست؟ شادی و شادکامی به نظر زودگذر و موقتی می‌رسند، پس چطور می‌توان چنین مفاهیمی را مورد مطالعه قرار داد؟ نخستین گام چیست؟ چطور می‌توان این مفاهیم را تجزیه و تفکیک کرد؟

شادی یک مفهوم غیرقابل کنترل و پیچیده است و انواع متفاوتی دارد. می‌توان گفت برای رسیدن به شادی سه راه وجود دارد:

  • احساسات
  • خود را درگیر زندگی کردن
  • تعریف کردن معنا و مفهوم زندگی

از دیدگاه سلیگمن برای رسیدن به شادی می‌توان از یکی از این سه مسیر عبور کرد:

  • به واسطه احساسات
  • به واسطه پیدا کردن ارتباط میان فعالیت‌های درونی و بیرونی
  • به واسطه معنا کردن زندگی از دیدگاه شخصی

به اعتقاد مارتین با پیمودن هر یک از این مسیر فرد می‌تواند به یک زندگی مطلوب و خوشایند، یک زندگی متعهدانه یا یک زندگی سرشار از معنا و مفهوم دست یابد.

پژوهش‌ها نشان می‌ دهند، انسان‌ها به شکل یکسانی شادی را تجربه نمی‌کنند. در واقع مارتین معتقد است با پیمودن هر یک از مسیرهای فوق فرد می‌ تواند یکی از این انواع زندگی را تجربه کند؛

زندگی مطلوب و خوشایند:

به لحظه‌هایی از زندگی‌تان فکر کنید که احساساتی مثبت و لذت‌بخش را تجربه کرده‌اید، این لحظات را می‌توان در زیر مجموعه راه رسیدن به یک زندگی مطلوب و خوشایند دسته‌بندی کرد.

در اغلب مواقع ما این راه را به عنوان مسیری در نظر می‌گیریم که به شادی ماندگاری در زندگی ما ختم می‌شود. اما از نظر علمی مغز ما خیلی سریع خودرا با احساسات تکراری سازگار کرده و وفق می‌دهد. از این رو چیزی که ممکن است در آغاز برایمان خوشایند

و لذت بخش باشد، نمی‌تواند برای مدت زمانی طولانی ما را شاد و راضی نگه دارد.

زندگی متعهدانه:

در این نوع زندگی فرد کاملاً به فعالیت‌ های زندگی، کاری، روابط و جنبه‌های سرگرم‌ کننده زندگی تعهد دارد. فردی که آگاهانه چنین مسیری را برای داشتن یک زندگی شاد انتخاب می‌کند، لذتی عمیق را تجربه خواهد کرد و خود را تمام و کمال درگیر فعالیت‌های زندگی می‌کند.

زندگی سرشار از معنا و مفهوم:

برای رسیدن به این نوع زندگی باید معنا و هدف زندگی و ارتباط آن با هدف برتر عالم هستی را مشخص و تعریف کرد. این مسیر به توانایی تجربه کردن شادی خارج از دایره وجودی فرد اشاره دارد، به عنوان مثال مراقبت کردن از دیگران یا کمک کردن به سازمان‌ها و مؤسسات خیریه.

مارتین سلیگمن در کتاب خود با عنوان روانشناسی مثبت در عمل توضیح می‌دهد که چرا روانشناسی مثبت تا این اندازه حائز اهمیت است و با استفاده از این علم چگونه می‌توان به رشد و شکوفایی رسید.

دستاوردهای روانشناسی مثبت

مارتین سلیگمن دستاوردهای روانشناسی مثبت را در کتاب شکوفا شدن (Flourish) خود به موارد زیر تقسیم می‌کند؛

  • تجربه احساسات مثبت

بر‌انگیختن احساسات مثبت و هیجانات ناشی از شادمانی و رضایت از زندگی از دستاوردهای روانشناسی مثبت است.

  • تجربه تعلیق ذهنی و غرق شدن در لحظه

شاخص دیگر پرداختن به فعالیت‌هایی که ما چنان در آن ها غرق می‌شویم که گذر زمان را متوجه نمی‌شویم و اختصاص سهم بیشتر به این قبیل کارها

  • معنا

معنا در روانشناسی از جناب افراد مختلف تعاریف متفاوتی دارد ولی سلیگمن در اینجا اینطور تعریف می‌کند که: احساس کنیم زندگی‌مان در خدمت چیزی است که از خودمان ارزشمندتر است.

  • رابطه موفق

اکثر مراجعین فکر می‌کنند روانشناس یا روان‌درمانگر زمانی وارد عمل می‌شود که در روابط‌تان مشکل داشته باشید اما حتی زمانی که در یک رابطه خوب و مناسب هستید روانشناسی مثبت می‌تواند به شما در جهت رسیدن به رابطه بهتر کمک کند.

  • موفقیت

تحقیقات سلیگمن نشان می‌دهد انسان‌ها به موفقیت، حتی در مواقعی که به معنا و هدف منتهی نمی‌شود علاقه دارند و موفقیت را بخاطر خود موفقیت دنبال می‌کنند و روانشناسی هم در این مسیر کمک خواهد کرد.

اگر می خواهید برباور های خود مسلط شوید حتما مقاله تسلط بر ضمیر ناخودآگاه را بخوانید.

روانشناسی مثبت چه چیزهایی را در بر نمی‌ گیرد؟

در روانشناسی مثبت، ما انسان‌ها را سرلوحه زهد و تقوا یا سلامت ذهن و بلوغ فکر نمی‌دانیم. در روانشناسی مثبت ما معتقد نیستیم که بیان احساسات مثبت از بیان احساسات منفی مهم‌تر و حیاتی‌تر است. در واقع تحقیقات نشان می‌دهد کسانی که قادرند احساست منفی و مثبت را به یک اندازه و مقدار زیاد بروز دهند بهترین عملکرد را خواهند داشت و بیشترین بهره‌وری را تجربه خواهند کرد.

نگاهی به ششمین کنفرانس جهانی روانشناسی مثبت که اخیراً در ملبورن استرالیا برگزار شد!

این کنگره بزرگترین و معتبرترین گردهمایی جهانی روانشناسی مثبت است که هر دو سال یک بار توسط انجمن بین‌المللی روانشناسی مثبت برگزار می‌شود تا اساتید، پژوهشگران، دانشجویان و متخصصین این رشته آخرین مطالعات و دستاوردهای علمی و کاربردی خود را با یکدیگر سهیم شوند.

امسال از تاریخ 19 تا 21 جولای 2019 برگزار گردید و تم امسال کنگره NEXSUS یا پیوند بود و شرکت‌کنندگان از 50 کشور مختلف به ارائه مطلب پرداختند که از ایران هم 3-4 پژوهش ارائه گردید. بزرگانی همچون مارتین سلیگمن، ایلونا بونیول، جاناتان هیدت و اساتید برجسته روانشناسی حضور داشتند. در کل 1800 مقاله و مطلب توسط کنگره دریافت شده بود که 200 مطلب پذیرفته و ارائه شد.

مهندس امید علایی از تیم مدرسه کسب و کار علی مس‌ چی هم 2 مطلب، یکی در زمینه روانشناسی محیط کار و دیگری در زمینه کوچینک بر پایه معنا ارائه کرد، که جزو معدود مطالب و پژوهش‌های ارائه شده خارج از دانشگاه بود. ما مفتخریم که کوچ‌های توانمند و حرفه‌ای در رویدادهای جهانی و در کنار بزرگان علم روانشناسی این چنین می‌درخشند.

روانشناسی مثبت

روانشناسی مثبت گرا چیست؟

حال که با مفاهیم اصلی روانشناسی مثبت آشنا شدیم و دریافتیم که روانشناسی مثبت چیست وقت آن رسیده است تا در خصوص روان شناسی مثبت گرا توضیحات کاملی داشته باشیم تا بدانیم روان شناسی مثبت گرا چیست؟ روان شناسی مثبت گرا مطالعه و تحقیق در خصوص کلیه فرایند‌های مربوط به عملکرد بهتر همه افراد چه به صورت انفرادی و چه به صورت گروهی در نهادها و سازمان‌های مختلف است.

شلدون و کینگ در تعریف اینکه روانشناسی مثبت گرا چیست گفته‌اند: روان شناسی مثبت گرا کلیه صفات فردی مثبت و تجربیاتی فردی مثبتی است که منجر به افزایش توانمندی‌ها و فضیلت‌های انسان‌ها شده است و به طور کلی روانشناسی مثبت گرا را تحقیق و پژوهش در خصوص کارکردهای علمی انسان‌ها می‌دانند.

مزایای روانشناسی مثبت

در این بخش اطلاعاتی در خصوص اینکه مزایای روانشناسی مثبت چیست را با هم مرور خواهیم کرد. به طور کلی، بزرگترین مزیت بالقوه روانشناسی مثبت این است که به ما قدرت تغییر دیدگاه را می‌آموزد تا بتوانیم به مسائل به گونه‌ای نگاه کنیم که پیش از این متوجه آن‌ها نبوده‌ایم. در قسمت زیر به برخی دیگر از مزایای روان شناسی مثبت خواهیم پرداخت:

  • روانشناسی مثبت باعث کنترل احساسات ما می‌ شود

روان شناسی مثبت سعی دارد که به ما کمک کند بفهمیم کلیه وقایعی که در اطراف ما اتفاق می‌افتد بازتابی از درک ما از این وقایع است و همین امر باعث می‌شود بتوانیم احساسات خود را کنترل کنیم و مشکلاتی که می‌تواند اثر نامطلوبی بر ذهن ما بگذارد را نادیده بگیریم یا بتوانیم به راحتی آن‌ را حل کنیم.

  • روانشناسی مثبت منجر به واقع بین شدن ما می‌ شود

روان شناسی مثبت باعث می‌شود که در موقعیت‌های مختلف، انتظارات معقولانه‌ای از خودمان داشته باشیم و بتوانیم به همه چیز از دیدگاه واقع بینانه نگاه کنیم. در حقیقت روانشناسی مثبت به ما تاکید می‌کند؛ عیبی ندارد اگر برخی از مشکلات را نتوانید حل کنید و این اصلا امتیاز منفی برای شما نیست چرا که کنترل خیلی از امورات در دست ما نیست و هیچ چیز نباید منجر به نا امیدی شما شود.

  • روانشناسی مثبت منجر به تغییر عادات ما می‌ شود

انسان‌ها در مواجه با شرایط جدیدی که برایشان به وجود می‎‌آید باید رفتارهای جدیدی از خود نشان بدهند چرا که ممکن است راهکارهای قبلی آن‌ها به درد مشکل جدید نخورد. روان شناسی مثبت به افراد کمک می‌کند انسان‌ها به صورت حساب شده رفتارها و عادات قدیمی خود را ترک کرده و عکس العمل‌های مناسبی در مواجه با مشکلات جدید از خود نشان دهند.

  • روانشناسی مثبت منجر به افزایش مهارت‌ های رهبری می‌ شود

تکنیک‌ های موجود در روانشناسی مثبت باعث می‌شود که افراد بتوانند به شدت مستقل باشند و مهارت‌ های کوچینگ رهبری خوبی داشته باشند. در حقیقت روانشناسی مثبت به افراد کمک می‌کند تا افراد بتوانند به طور موثری در جامعه حضور داشته باشند و بتوانند به عنوان رهبرانی موفق فعالیت کنند.

  • روانشناسی مثبت گرا اعتماد به نفس و ارزش انسان‌ ها را بالا می‌ برد

پنجمین مزیت روانشناسی مثبت، درک محیط پیرامون افراد و تلاش برای حفظ ارزش‌های خود است. به عبارت دیگر، همه افرادی که از روان شناسی مثبت استفاده می‌کنند؛ قادر به درک محیط پیرامون خود هستند و اعتماد به نفس بالایی خواهند داشت به همین دلیل ارزش خودشان را بالا می‌دانند و به طور موثرتری در جامعه حضور پیدا می‌کنند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه kpi به شما پیشنهاد می کنیم مقاله kpi چیست را مطالعه کنید.

دستاوردهای روانشناسی مثبت گرا

برخی از مهمترین دستاوردهای روانشناسی مثبت عبارت اند از:

  • افزایش رضایتمندی انسان‌ها از خودشان و در نتیجه شاد زیستن بیشتر افراد
  • رسیدن به شکوفایی بیشتر افراد
  • ارزشمندی برای خود و برای دیگران در جامعه
  • شکل‌گیری روابط موفق چه در حوزه کاری و چه در هر زمینه‌ ای
  • افزایش موفقیت افراد در حوزه کاری و غیرکاری

مقاله مرتبط:  اثر تقدم در بازاریابی چیست؟ +5 مثال ساده و کابردی!

سخن پایانی

در بالا با مفاهیم روانشناسی مثبت نگر آشنا شدیم و دانستیم که روانشناسی مثبت تاثیر زیادی در موفقیت افراد خواهد داشت. در حقیقت روانشناسی مثبت، تاثیر زیادی در شاد زیستن مردم دارد و عملکرد انسان‌ها را به طور موثری افزایش می‌دهد.

امروزه همه افراد به دنبال راهی برای بهبود عملکرد خود چه در زندگی شخصی و چه در کسب و کار خود هستند به گونه‌ ای که هم خودشان بهتر زندگی کنند و هم بتوانند ارتباط خوبی با سایر افراد داشته باشند. به همین دلیل نقش روان شناسی مثبت طی سال‌های اخیر پر رنگ‌تر از قبل شده است.

نظر شما درباره روانشناسی مثبت نگر سلیگمن و روانشناسی مثبت چیست؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

منبع: instituteofcoaching.org

برخی از سوالات متداول

روانشناسی مثبت گرا چیست؟

روان شناسی مثبت گرا کلیه صفات فردی مثبت و تجربیاتی فردی مثبتی است که منجر به افزایش توانمندی‌ها و فضیلت‌های انسان‌ها شده است. و به طور کلی روانشناسی مثبت گرا را تحقیق و پژوهش در خصوص کارکردهای علمی انسان‌ها می‌دانند.

تفاوت روانشناسی مثبت و مثبت اندیشی چیست؟

روانشناسی مثبت بر روش‌های علمی تأکید دارد و قابل اثبات است در حالی که مثبت‌اندیشی و مثبت‌نگری (با وجود اثربخشی و شواهد عینی) هیچ گزاره علمی جهت اثبات آن استخراج نشده است.

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

ارسال نظرات

  1. ممنون از روانشناسی مثبت گرا pdf که گذاشتید

    1. سلام.ممنون از حسن توجه شما

دیدگاهتان را بنویسید

سپاس از نظرتان، پس از تایید منتشر میشود.

سپاس از نظرتان، پس از تایید منتشر میشود.