برای مشاوره با ما در ارتباط باشید
02166968003
نقد و بررسی
پکیج آموزش روانشناسی مثبت (جلسه 5و6)
اگه آماده رشد و تغییرید و دوست دارید موانع زندگی و کسب و کارتان رو بشناسید و کنترل افکارتون رو به دست بگیرید، با ما همراه باشید.
یه وقتایی هست که ما فرد رو به خاطر یه سری خصوصیت ذاتی و طبیعی تشویق میکنیم، مثلاً میگیم: تو چقدر زیبایی یا تو یه نقاش فوقالعادهای! بعضی وقتها هم نتیجه رو تشویق میکنیم و ارزش فرد رو معادل نتایجی میدونیم که فرد به دست آورده. مثلاً میگیم: این نقاشی فوقالعاده است. یا این مدل آرایش مو قشنگه. اما بهترین نوع تشویق وقتیه که ما مسیر رسیدن به نتیجه رو تشویق میکنیم، نه خود فرد و استعدادهاش یا نتیجه کارش، برامون تلاش فرد و مهمه و مسیری که طی کرده تا به نتیجه برسه. مثلاً میگیم: تلاشت واقعاً قابل تحسینه!
از همون دوران کودکی باورها و ذهنیت ما شکل میگیره و هر چی بزرگ تر میشیم این ذهنیت در ما قویتر میشه. هیچ وقت واسه تغییر کردن دیر نیست. مهم اینه که بدونید چی کار باید بکنید؛ اول خوب به صدای ذهنیتتون گوش بدید. ببینید ذهنیت شما ثابته یا ذهنیت رشد دارید. بعد باید قبول کنید که انتخاب با شما است، میخواید ذهنیت ثابت داشته باشید یا ذهنیت رشد؟ با صدای ذهنیت رشد به مکالمات ذهنتون پاسخ بدید. اما مگه ذهنیت هم زبان مشخصی داره؟ اصلاً این مکالمه ذهنی چی هست؟ راستی گام چهارم چی شد؟ برای فهمیدنش با ما همراه بشید.
مدام داریم تو ذهنمون با خودمون حرف میزنیم: وقتی حالمون خوبه یه مدل و وقتی حالمون بده یه مدل دیگه. این اسمش مکالمه ذهنیه. همون طور که بارها گفتیم اول از همه باید تشخیص بدید که مکالمههای ذهنی شما نتیجه ذهنیت ثابته یا ذهنیت رشد. بعد باید یاد بگیرید از محدوده امن خودتون خارج بشید و واسه تغییر دادن ذهنیتتون برنامه ریزی و اقدام کنید. اما بهتره قبل از هر چیز بدونید مغز انسان چطوری عمل می کنه و چه ساختاری داره.
وقتی ذهنیت ثابت داری، مدام در حال قضاوت کردن هستی. اما وقتی ذهنیت رشد داری تو تله قضاوت نمیفتی و فقط میخوای رشد و تغییر کنی. اما برای تبدیل کردن ذهنیت ثابت به ذهنیت رشد باید یاد بگیرید که به شکستها و موفقیتهاتون برچسب نزنید. تمرین: یه جدول درست کنید که دو تا ستون داشته باشه: سمت راست ستون برچسبها و سمت چپ ستون درسها. هر شکست یا موفقیتی رو که بهش برچسب زدی و مثلاً گفتی: من تونستم فروشم رو دو برابر کنم چون ذاتاً فروشنده خوبی هستم، تو ستون برچسبها بنویس و اگه از شکست و موفقیتت درس گرفتی و مثلاً گفتی من نتونستم موفق بشم چون تصمیم خوبی نگرفته بودم، تو ستون درسها بنویس. واسه رسیدن به ذهنیت رشد باید موارد نوشته شده تو ستون درسها روز به روز بیشتر بشه. باید یاد بگیری به جای برچسب زدن به شکستها و موفقیتتون از اونها درس بگیری.
وقتی یه اتفاق واسمون میفته خیلی سریع و بیاراده نسبت بهش واکنش نشون میدیم. به این میگن مسیر قضاوت کننده. مغز انسان تو تمام این سالها یاد گرفته که اگه فوراً نسبت به احساسهایی مثل ترس و نگرانی واکنش نشون بده، زنده میمونه. اما باید تمرین کنیم و یاد بگیریم ذهنمون رو کنترل کنیم و خودمون انتخاب کنیم که چه واکنشی نشون بدیم. به این میگن مسیر یادگیرنده. پرسشهای قدرتمند کوچینگی خیلی تو این زمینه خیلی مفید و مؤثرن.
کنترل روانشناختی یعنی بتونید افکار و رفتارتون رو کنترل و انتخاب کنید. بدونید الان چی داره تو ذهنتون میگذره و بتونید آگاهانه به این مکالمه جواب بدید. پس اولین گام شما واسه این که کنترل امور رو به دست بگیرید اینه که برای ذهن خودتون گوش شنوا داشته باشید. یادتون بمونه قضاوت نکنید و به جاش تلاش کنید از اتفاقات اطرافتون درس بگیرید.
تا اینجا گفتیم که سپاسگزاری، امیدواری، عشق و شور و اشتیاق لازمه داشتن یه زندگی شادتره. اما شادکامی یه عامل مهم دیگه هم داره که باعث میشه ذهنیت ثابت از بین بره و اون کنجکاویه. کنجکاو که باشید تو لحظههای سخت و حساس از خودتون سوال میپرسید، بهجای قضاوت کردن سعی میکنید یه درس تازه بگیرید و یه گام رو به جلو برمی دارید. کودکان نماد و سمبل کنجکاوی هستند و به کمک همین کنجکاویه که دنیای اطرافشون رو میشناسند. اما چرا وقتی بزرگتر میشیم کنجکاوی ما کمتر میشه؟ چی کار کنیم که همیشه کنجکاو باقی بمونیم؟
افکار شما واقعیتهاتون را میسازن. ما دنیا رو اونطوری که هست نمیبینیم، اونطوری میبینیم که خودمون هستیم. مغز نمیتونه بین افکار ما و دیدههامون تفاوتی قائل بشه. مثبت فکر کن! و کلی جمله دیگه که نه درست هستند نه پشتوانه علمی دارند. حواسمون باشه تو دام این کلیشه ها گرفتار نشیم.
چرا خیلی سخت میتونیم عادتها و الگوهای فکری خودمون رو تغییر بدیم؟ چرا به شرایط و افراد عادت میکنیم؟ چرا روابط تا این اندازه برای ما مهم هستند؟ چرا همیشه از تحقیر شدن ترسیدیم و گاهاً همین ترس باعث شده تصمیم اشتباهی بگیریم؟ چرا اگه از مغزمون کار نکشیم، کارآییش رو از دست میده؟
ساختار مغز انسان خیلی پیچیده است. مغز؛ یه بخش سلولی داره؛ یه سری نوسانات و امواج مغزی داره؛ ناحیههای متفاوتی داره که هر کدومشون یه کاری انجام میدن. یه سری هورمون و پیامرسان عصبی هم داره. بشر امروز تونسته برای به دست آوردن اطلاعات از این ساختار ابر قدرت روشهایی رو کشف کنه. قراره با یه زبون ساده و کاربردی ساختار و عملکرد مغز رو براتون توضیح بدم.
دکتر ریچارد رابینسون استاد روانشناسی دانشگاه کانزاس آمریکا رو یه راهب بودایی مطالعه کرد تا ببینه مراقبه چه تأثیری رو مغز انسان داره. قراره تو این بخش تصاویر مغز این راهب بودایی رو با فردی مقایسه کنیم که فقط چند وقته مراقبه میکنه. شما فکر میکنید مراقبه و تمرکز چه تأثیری روی مغز انسان داره؟ نتایج این تحقیق شگفت انگیزه. با ما همراه باشید.
فکر میکنید مغز انسان چند تا سلول عصبی داره؟ صد میلیون؟ یک میلیارد؟ مغز انسان یکصد میلیارد سلول عصبی داره که هر کدوم از اونها به دهها هزار سلول دیگه وصله. آنچه بر روی شانه های شما قرار گرفته، پیچیدهترین چیز در کل کائنات است. ساختار خیلی پیچیدهای است، این طور فکر نمیکنید؟ باید 3171 سال زمان بذارید تا بتونید از یک تا یکصد میلیارد بشمارید! با کنار هم قرار دادن سلول های عصبی می تونید یک رشته به طول 961 کیلیومتر درست کنید! تو مغز ما در هر ثانیه یکصد هزار واکنش شیمیایی رخ میده. همه اینها و کلی اتفاقات جالب دیگه تو مغزی جریان داره که وزنش حدوداً 5/1 کیلوگرمه! تو این بخش با ساختار و عملکرد مغز بیشتر آشنا میشیم.
گفتیم مغز ما یه شبکه بزرگ از نورونها است که به هم وصل شدند اما این شبکه ثابت نیست و میتونه خودش رو با شرایط وفق بده و تغییر کنه. برای همین وقتی تو یه محیط جدید قرار میگیریم یا تغییری تو شرایطمون ایجاد میشه یا تو روزهای سخت و بحرانی، مدارهای جدیدی تو مغز ما شکل میگیرن. به این میگن انعطافپذیری عصبی. حالا اگه شما راههایی پیدا کنید که این انعطافپذیری تقویت بشه، زندگی بهتری رو تجربه می کنید و میتونید رابطه هاتون رو بهتر کنید.
جالبه که بدونید ما یه مغز نداریم، در واقع سه تا مغز داریم که کنار هم قرار گرفتند: یه مغز خزنده داریم که میشه گفت از زمان انسانهای اولیه تا الان خیلی تغییر نکرده و بزرگترین وظیفش اینه که ما رو زنده نگه داره. یه مغز عاطفی هم داریم که مسئول احساسات و عواطف ما است، به خاطر همین بخش از مغزه که ما میل به جنگیدن، غذا خوردن یا تولیدمثل داریم. از اونجایی که ساختار این دو بخش از مغز از هزاران سال قبل تا حالا تغییری نکرده، بهش میگیم مغز قدیمی. یه مغز جدید هم داریم که اسمش مغز منطقیه و وظیفه استدلال کردن، تفکر و برنامهریزی رو به عهده داره. در جلسات بعد درباره این سه مغز بیشتر توضیح میدم.
مغز ما برای هر فکری که تو ذهنمون شکل میگیره یا هر رفتاری که ازمون سر میزنه یه الگوی مشخص داره. خیلی از ژنهامون رو از اجدادمون به ارث بردیم ولی بعضی از اونها به درد شرایط امروز ما میخورند و بعضی دیگه تو دنیای مدرن یه مانع بزرگ واسه رشد و پیشرفت ما هستند. واسه همینه که فهمیدن ساختار مغز و الگوهاش خیلی به ما کمک میکنه علت رفتارهامون رو کشف کنیم و با کنترل کردن این علت ها یه زندگی بهتر و شادتر رو تجربه کنیم.
اساتید دوره
دکتر امید علایی بیش از دو دهه به عنوان مهندس، مدیر و مشاور در سازمان های چند ملیتی در اروپا، آسیا و آمریکای شمالی فعالیت داشته است. همچنین بیش از 12 سال مربیگری تحول آفرین را تمرین نموده و سمینارهای توسعه شخصی/سازمانی متعددی مانند مهارت های مذاکره، ارتباط موثر، تجزیه و تحلیل تعاملی (TA)، اصلاح رفتار شناختی (CBM) و روانشناسی محیطی برگزار کرده است. ایشان عضو انجمن روانشناسی مثبت گرا کانادا (CPPA) و انجمن سخنرانان عمومی کانادا (CAPS) می باشد.
دریافت دمــــــــــو
دریافت دمو از طریق واتساپدر یک جمله میتونم بگم محتوای عالی و کاربردی
بخش سوم دوره روانشناسی مثبت بسیار برای من مفید بود و مباحث این بخش از سی دی های قبلی بهتر ارتباط برقرار کردم و اقای علایی فوق العاده بودن
سلام من بخش اول و دوم این پکیج رو تهیه کردم میخواستم بقیه پکیج رو تهیه کنم اگر مقدوره یه کد تخفیف بهم بدید که پک کامل دوره رو بگیرم. ممنون
محصولات مشابه
ارسال نظرات
3 کامنت